
احساس ترس، از بدو
تولد همراه انسان است. فردی ترسو شناخته میشود که در برابر امور عادی هم واکنش
نشان میدهد. و این موضوع به کنترل این احساس بستگی دارد. این احساس، رفتاری
عاطفی، هیجانی و غیرارادی است؛ که هر فردی هنگام روبهرو شدن با شرایط خطرساز و یا
مشکوک، با تصور از دست دادن امنیت، از خود نشان میدهند. ترس را تا هنگامی که صرفاً
موجب بازداری از خطرات و نگهداری فرد باشد مفید میدانند اما اگر غلبه این ترس بر
فرد موجب ایجاد مشکل برای وی باشد باید درمان شود. ترس نیز همانند دیگر احساسات،
واکنش فرد در برابر محرکهای خاص است. مواقعی که فرد خطرات احتمالی درونی و یا
خارجی را درک میکند، و متوجه تهدید عوامل
محیطی میشود، حس ترس در او فعال شده و به او کمک میکند تا در کمترین زمان، مناسبترین
راهحل را برای نجات و حفاظت از خود پیدا کند.
ترس در سنین مختلف
متغیر است. و نشان دهنده تکامل انسان است. و این بدلیل این است که کودکان با بزرگتر
شدن و تجربه و دانش اندوختن، به درک درستتری از ترسهای خود میرسند و میتوانند
با درکی که از محیط اطراف بدست میآورند بر آنها غلبه کنند. و اما در صورتی که کنترل آن از دست خارج شود و
شدت یابد؛ برای فرد مشکل ساز خواهد شد و باید راهکارهایی برای آن اندیشید.
از کجا بدانیم که ترسهای
کودکمان موجب ایجاد اختلال و مشکل جدی در زندگی آنها میشود و نباید صرفا به گذر
زمان برای حل شدن مشکل آنها اعتماد کرد؟
اگر کودک نتواند حتی
با هکاری اطرافیان و پرستار خود بر ترسهایش غلبه کند، و این ترسها روز به روز
بزرگتر شود؛ طوری که موجب شود کودک نتواند به امور روزانهاش رسیدگی کند و بخش
عمدهی ذهن و افکار کودک را درگیر خود کند، باعث اضطراب شدید و غیر عادی و تنشهای
مدام باشد؛ و همچنین علائمی چون افزایش ضربان قلب، سردرد و التهاب در قفسه سینه را
درپی داشته باشد؛ پرستار کودک و یا والدین
باید ترسهای کودک را مورد ارزیابی قرار دهند. و درصورتی که قادر به حل
آنها نبودند، و نیز برای اطمینان بیشتر به پزشک متخصص مراجعه کنند.
راحت از کنار ترسهای
کودک خود عبور نکنید!
اگر کودکتان با شما
از ترسی صحبت میکند که مدتهاست او را درگیر کرده است، از دیدگاه یک بزرگسال با
او بر خورد نکنید و ترس هایش را کوچک نبینید. همین ترسهای کوچک، وجود کودک را
فراگرفته و زندگی او را تغییر خواهند داد. درعوض کودک را درک کنید و زمانی را برای
گفتوگو و برسی ترسهای او قرار دهید. در مورد ترسهایش کاملا به او حق دهید و
کنارش باشید تا بتوانداحساس شجاعت کند و به تدریج بر ترسهایش غلبه کند.
ترسهای کودکان در
سنین مختلف متغیر است. ترس کودکان خردسال و زیر یک سال بابت صداهای بلند، افراد
غریبه و دوری مادر است. اما رفته رفته این ترس مبدل میشود به ترس از فاصله گرفتن
از مادر و خانواده، تنها ماندن در یک مکان، ترس از تاریکی و حیوانات و موجودات
خیالی، محرکهای طبیعی مثل رعد و برق صدای طوفان، دعواهای والدین و همچنین محیطهای
جدید و ناآشنا است.
ریشه برخی ترسهای
عادی و غیرعادی کودک را باید در خاطرات او جستوجو کرد اما گاهی ترسهایی هم وجود
دارند که بیدلیل یا بر اساس گفته دیگران و دوستانشان فکر یک کودک را مشغول میکنند
و بدست میگیرند. همچنین از نقش والدین نیز نباید غافل بود. والدین ترسو طبیعتاٌ
این حس را به کودک خود القا کرده و کودکانی ترسو خواهند داشت. همچون ترس کودکان از
مراکز بهداشتی که علت آن اغلب تهدید والدین با وسایل بیمارستانی برای آرام کردن
کودکشان است همچون جمله:( اگر آرام نباشی و یا کار اشتباهی انجام دهی می گویم دکتر
آمپول بیاورد.)
دیگر عوامل ایجاد ترس
در کودکان که اغلب نمیدانیم؟
1-
ویژگیهای شخصیتی و وراثتی کودک همچون اندام نحیف، تحمل کم، ضعف در
مقابله با مشکلات.
2-
عقب ماندگیهای رشد ذهنی.
3-
والدینی که بیش از اندازه محتاط و محافظه کار هستند و اغلب مواقع کودک
را از فاصله گرفتن از آنها و صحبت با دیگران برحذر دارند و آنها را با قوانین و
گفتههایشان از محیط پیرامون و جامعه و افراد ناآشنا بیش از اندازه میترسانند.
4-
سختگیری زیاد و تهدید به تنبیههای نامتعارف همچون زندانی کردن کودک
در مکانهای تاریک یا استفاده از وسایل غیرمعقول برای تنبیه بدنی.
5-
داشتن بیماریهای محدود کننده و سخت با توجه به سن پایین کودک، ترس از
نقص عضو در اثر بیماری و آثار ناشی از بیماری و از همه مهمتر همراهی نکردن والدین
برای مقابله و کنترل آن بیماری.
6-
کمبود توجه و ترس از دست دادن پدر یا مادر در اثر طلاق و جدایی والدین
و نیز خلاء عاطفی و کمبود توجه.
7-
درک پایین کودک از مشکلات اطراف نیز میتواند از علل ایجاد ترس در
کودک باشد.
8-
تاثیرپذیری از برخی فیلمها و
کتابهای نامناسب برای رده سنی کودکان.
9-
ترس ناشی از مشکلات خانوادگی که والدین قادر به حل و رفع آنها ندارند.
10-
نداشتن درک درست و منطقی از بیماریهای فیزیکی و نیز بد بینی کودک
نسبت به تمام مشکلات و بدگمانی و خیال بافی دربارهی عواقب آن.
11-
ترس از دست دادن و یا گم شدن در مکانهای ناآشنا.
12-
ترس از ارتفاع.
13-
ترس از مراسم تشییع و مردگان.
و اما آثار و نشانههای
بروز ترس در کودکان چیست؟
1-
فرار کردن از مکان و موقعیت مشکوک
2-
فریاد زدن و بی تابیهای شدید
3-
خشک شدن دهان و چنگ زدن به بدن
4-
لرزش و رعشه در اندامهای بدن
5-
عرق کردن و افزایش ضربان قلب
6-
کنترل نداشتن بر روی اعمال ارادی همچون ادرار
7-
لکنت زبان و نگاههای غیرطبیعی و حیران
8-
منزوی شدن، کمرویی و گوشه گیری
9-
مشکلات مربوط به خواب، کم اشتهایی
10-
شب ادراری و ناخن جویدن
راهکارهای درمان این
مشکلات چیست؟
1-
درصورت آگاه شدن از ترسهای کودک او را از ترسهایش آگاه کنیم. در
موقعیت ترس همراه او قراربگیریم و جلوه واقعی ابهامات او را آشکار کنیم.
2-
آگاهیهای لازم و اطلاعات مکانی را که قرار است برای اولین بار با آن
مواجه شود به او بدهید وتاحد امکان از یک روز قبل، همراه کودک خود به آنجا بروید و
اجازه دهید کودک با آن محیط آشنا شود و دیگر احساس غریب و بدی نسبت به آنجا نداشته
باشد.
3-
اگر کودک درمورد مرگ از شما سوالی میپرسد هرگز سعی نکنید او را منصرف
کنید و یا واقعیتها را از او پنهان کنید. بلکه با توجه به سطح اعتقادات عرفانی و
مذهبی کودک، به سوالات او پاسخ دهید و او را با عالم دیگر آشنا کنید.
4-
اگر فرزندتان درمورد بیماریاش و یا ترسهایش که مربوط به بیماری است
صحبت میکرد، مانند فردی عاقل با او برخورد کنید و به ذهن مشغولیهایش اهمیت دهید
و در اینباره با او درودل کنید. و احساس نامطلوبی که نسبت به خود و شرایطش دارد
را به جای انکار و مسخره کردن درک کنید. و آن احساسات را به امیدواری مبدل کنید.
5-
با توجه به سن و روحیات کودک تصمیم بگیرید که او را در چه مکانیهایی
نباید برد. به عنوان مثال طبق گفتهی روانشناسان کودک زیر 5 تا6 سال را نباید تا
حد امکان به مراسم تشییع جنازه، قبرستان و حتی مجالس ختم برد.
6-
هرگز کودک را به خاطر ترسهای هرچند غیرمعقول و سادهاش، مسخره و
سرزنش نکنید و به خاطر تکرار آن، او را تهدید نکنید.
7-
از این جملات استفاده نکنید( ببین ترسی ندارد مگر من می ترسم) (فلانی
از این موضوع نمیترسد پس تو هم نترس) ( تو دیگر بزرگ شدهای)و... چراکه شما نه در
سن کودک هستید و نه قادر به درک تصورات و برداشتهای کودک از ترسهایش. پس او را
بفهمید و همراهیاش کنید تا بتواند با آنها کنار بیاید و بداند شما نیز او را درک
و حمایت میکنید.
8-
در چنین مواقعی مهر و محبت خود را برای کودک افزایش دهید و با عشق خود
او را آرام کنید.
9-
اگر کودک از جسم و یا حیوانی میترسد نقاشی آن حیوان را همراه او
بکشید و آن را با رنگ های روشن رنگ آمیزی کنید؛ و تصویری کودکانه از آن برای کودک
مجسم کنید و اگر امکان دارد عروسک آن حیوان را تهیه کنید.
10-
نقاط قوت و موفقیتهای کودک را بیابید وآنها را بزرگ جلوه دهید. و
این را به کودک بقبولانید که چقدر با شهامت و شجاع است. و در برابر ترسهایش هم میتواند
قهرمان باشد و آن ها را شکست دهد. برای این کار از داستان بافی و قصه گویی هم میتوانید
استفاده کنید؛ که در آن کودک به جنگ با ترسهایش میرود و در انتها قهرمان و پیروز
خواهد شد.
11-
در صورتی که با استفاده از چنین راهکارهایی، موفقیتی حاصل نشد و ترس
کودک تشدید شد؛ حتما به روانپزشک مراجعه کنید و فرایند درمان را جدی بگیرید.
12-
در صورت امکان کودک را با ترسهایش روبهرو کنید و سپس بدلیل عدم
توانایی کودک در تجزیه و تحلیل مشکلات، آن ابهامات و خیال را همراه کودک برسی کنید
و از بین ببرید. مثلا اگر از سایهی عروسکها و وسایل اتاقش میترسد، شب نور اتاق
را خاموش کنید و کنار او بمانید، سپس شیء سایه ساز را پیدا کنید و مکان آن را
تغییر دهید.
13-
اخبار ناگوار از اوضاع جامعه، جنگها، مشکلات سیاسی و دیگر اخبار را
در حضور کودک بازگو نکنید.