وبلاگ

سوگ در کودکان
این روزها با توجه به آمار بالای مرگ و میر بر اثر اپیدمی کرونا، و هجوم بی‌امان خبرهای تلخی که کودکان نیز از شنیدن‌شان، مسثنیٰ نیستند؛ لازم است همه‌ی ما چه والد کودکی هستیم و چه بنابر روابط خویشاوندی یا اقتضای شغلی، با کودکان سر و کار داریم، در مورد کمک به کودک سوگوار، سواد و مهارت کسب کنیم.
نکته‌ای که اینجا، حائز اهمیت است، این است که غم و دلتنگی و سوگواری را در کودکان به رسمیت بشناسیم و بدانیم که انکار کردن این موضوع، با گفتن جملاتی از این قبیل به کودک، به او آسیب بیشتری وارد می‌کند:
بابابزرگ رفته سفر.
دوستت خیلی مریضه و باید بیمارستان بمونه تا خوبِ خوب باشه.
مامانبزرگ، یك روزه برمیگرده.
زیرا مواجه نکردن کودك با خبر مرگ ِ عزیزش، اگر چه از روی دلسوزی و شفقت و مهربانی صورت می‌گیرد، اما او را دچار انتظار طاقت فرسایی برای دیدار دوباره با فرد متوفی میکند، که این، می‌تواند بسیار آسیب زا باشد.
زمانی که بزرگسالی، با فقدان مواجه می‌شود، اطرافیان و دوستان و خانواده و همکارانش، سعی میکنند در چنین دوره حساسی، او را تنها نگذارند و با هر چه در توان دارند، تسکین درد او باشند. در همین حال می‌بینیم، کودکی که دچار فقدان شده، با انبوهی از سوالات در مورد مرگ، رها میشود و چنان یك فرد بزرگسال، به لحاظ عاطفی، مورد حمایت قرار نمیگیرد.
روانپزشک، بروس دانتو، در کتاب کلیدهای کمک به کودک در برخورد با مرگ عزیزان اینطور می‌گوید:
وقتی موضوع مرگ در میان است. نگه داشتن کودک در تاریکی، موجب تحقیر او میشود. او رفتار ما را اینگونه تفسیر می‌کند:« بیین بچه، تو منو اذیت میکنی، تو مزاحمی، تو حق نداری بدونی چه اتفاقی افتاده. ».
در این حالت، کودك مجبور می‌شود، در تنهایی، سوگواری کند. اتفاقی که بسیار، غم انگیز است.

چرا صحبت کردن والدین در مورد مرگ برای کودکان سخت است؟

دکتر دن شافر ، به عنوان کسی که سالها با خانواده های بحران زده، سر و کار داشته است، سه دلیل را بر میشمارد که حرف زدن در مورد مرگ و توضیح آن به کودک را مشکل می‌کند.

۱) والدین، گمان میکنند بیان چنین مشکلاتی برای کودکان، سودی ندارد، کودک باید کودکی کند و زمانی که بزرگ شود، خود به خود با غم‌ها و معضلات روبرو میشود.

۲) والدین طاقت این را ندارند که غم و ناراحتی فرزند را ببینند.

۳) خود والدین نیز نمی‌دانند که چه چیزی باید بگویند، حقیقت مرگ برای ما بزرگسال‌ها، هم دشوار است. و این حقیقت، دشوار تر میشود زمانی که بخواهیم با زبانی قابل فهم برای کودك، با او صحبت کنیم.

همه اینها در حالی است که ما نمیتوانیم، همواره کودک‌مان را از مفهوم مرگ، دور نگه داریم و بهترین کار، صحبت کردن در این باره است. صحبت کردنی که بسیار بسیار حساس است و حتماً باید آگاهانه باشند و چه خوب است که از روانشناسان و مشاوران کودک، در این باره، کمك بگیریم.
کودکان درباره مرگ چگونه می‌اندیشند؟

کودکان ۳تا۶سال:
طبق نظر محققان کودک در این رده سنی، مرگ را اتفاقی قابل برگشت میدانند. 
یکی از اتفاقاتی که در این رده سنی در ذهن کودک، رخ میدهد، ربط دادن وقایع بی‌ربط به یکدیگر است و این مورد، در مورد مرگ عزیزان صدق میکند. اگر مادر کودک به او گفته باشد: تو همیشه بخند، تا حال من خوب باشه. کودك با یادآوری این جمله، خندان نبودن خودش را عامل مرگ مادر میداند.
کودکان در این سن، خود را مرکز جهان و علت همه چیز میدانند، طوری که حتی وقتی دعوایی بین والدین صورت می‌گیرد، کودك، خودش را مقصر می‌داند.
امری که باید کودک را متوجه آن کرد این است که به او اطمینان بدهیم به هیچ وجه در پیشامدِ رخ داده مقصر نیست و می‌تواند احساساتش را بروز دهد و گریه کند.

کودکان ۶تا۹ سال:
کودکان در این سن، کم‌کم متوجه می‌شوند که مرگ، به عنوان نقطه پایانی برای زندگی، دنیایی است.
ممکن است که مرگ را امری مسری بدانند برای همین مایل نباشند به خانه‌ای که کسی در آن مرده است پا بگذارند

کودکان ۹ تا۱۲ سال: 
کودکان در این سن، ممکن است که مرگ را به عنوان یك تنبیه بدانند.
چندان در مورد خود مرگ سوال نمیکنند و بیشتر درگیر سوالاتی پیرامون سبک زندگی جدید خود، بعد از مرگ عزیزشان میشوند.
. کودکان در این سن مایل هستند که درباره علت مرگ آگاه شوند.

نوجوانان ۱۳ تا۱۹ سال: 
درك مرگ در این سن، احتمالاً همچون بزرگسالان است. اما دیدگاهی که نسبت به مرگ دارند این است که خب اگر قرار است رشد کنیم و بزرگ شویم و بمیریم، پس معنای زندگی چه چیزی است.
در این بازه سنی، باید از نوجوان سوگوار، حمایت عاطفی کرد.
تجربه مرگ پدربزرگ و مادربزرگ
به طور معمول،تجربه مرگ پدربزرگ و مادربزرگ، اولین مواجهه کودکان، با سوگواری است. کارهایی که به پیشنهاد دکتر دن شافر شما باید برای مواجه کردن کودک با این انقاق، انجام دهید، به شرح زیر است:
  1. _ مکان آرام و بی صدایی برای صحبت با فرزند خود پیدا کنید.
  2. _ به او بگویید که اتفاق تلخی افتاده است.
  3. _ در مورد مرگ پدربزرگ یا مادربزرگ، به او اطلاع بدهید و معنی مرده را برای او شرح دهید.
  4. _ به او بگویید که آزاد است از شما، کمك بخواهد و احساساتش را برای شما بیان کند.
  5. _زمانی می‌توانید درباره زندگی پس از مرگ، با کودك، صحبت کنید که کودک، درک کرده باشد که شخص مورد نظر برای همیشه، مرده است.
  6. _ جریان خاكسپاری را برای او با توجه به درکش،توضیح دهید.
تکرار مفاهیم عرفی و مذهبی، وقتی هنوز درگیر مراسم عزاداری همچون مراسم تشییع هستید، کودک را گیج تر میکند. او نمی‌تواند درک کند که چطور پدربزرگ می‌تواند همزمان هم در بهشت و هم در تابوت باشد.
با این همه، تجربه سوگ در کودکان، تجربه آسانی نیست. و باید از واکنش های احتمالی کودك، آگاه باشیم. واکنش هایی همچون خشم، پرخاشگری، گوشه گیری، تصورات عجیب و غریب در مورد مرگ، میل به خودکشی، احساس گناه.بهتر است که در این زمینه حتماً از مشاوران کودك، کمک بگیریم. 

کتاب‌هایی در مورد مرگ، برای کودکان(در راستای آماده‌سازی کودکان، و راهکارهای مدیریت احساسات، به هنگام وقایع ناگوار!)

در ادامه چند کتاب که به پیشنهاد کارشناس کتاب کودك،‌ خانم منصوره مصطفی‌زاده، میتواند به کودکان پس از طی کردن دوره سوگواری در پذیرش مرگ اطرافیان، کمک کنند، معرفی میشود:
برای کودکان سه تا پنج سال: کتاب یولانته در جستجوی کریسولا، نشر مبتکران
برای کودکان پنج سال به بالا: کتاب خداحافظ راکون پیر، انتشارات کانون پرورش فکری
برای نوجوانان: کتاب ملیك هارته اینجا بود، نشرماهی