وبلاگ

یکی از شایع ترین آسیب های اجتماعی عصر امروز آمار بالای طلاق است طوری که طبق آخرین آمار گیری ها در سال ۱۳۹۷ نسبت طلاق  به ازدواج ۷۷ درصد بوده است.
و از این آمار سالانه حدود یکصد هزار کودک طلاق به جامعه اضافه می‌شود.
اگرچه طلاق به خودی خود، از مبغوض‌ترین عمل‌ها است، اما گاهی درست ترین راه چاره پیش روی یک زوج است. بیشترین آسیبی که طلاق به یک خانواده وارد می‌کند، متمرکز بر روی کودك یك خانواده است. چراکه کودک در بستر خانواده است که به خود هویت می بخشد. اما لازم است به این نکته هم توجه داشت که چه بسیار زوجهایی که با اختلافات شدید صرفاً به خاطر فرزندانشان یک زندگی را ادامه می دهند در حالی که فضای خانه و خانواده آنقدر متشنج است که کودک در معرض آسیب هایی چند برابر از طلاق قرار می‌گیرد.
هدفی که از به اشتراک گذاری این متن با شما داریم این است که اگر بعد از صبوری و مشورت گرفتن و تلاش برای احیای رابطه بین زوجین باز هم بهترین چاره پیش‌رو، طلاق بود. چطور می‌توانیم از اثرات منفی طلاق بر روی فرزندمان کم ‌کنیم؟
ابتدا لازم است بدانیم کودکان در گروه های سنی مختلف چه دیدگاهی نسبت به طلاق و جدایی پدر و مادر خود دارند؟
کودکان سه تا پنج ساله:
بچه‌ها در این سن خود را مرکز عالم می داند و این دیدگاه آنها باعث می شود که خود را مقصر تمام اتفاقات بدانند. همان طور که اگر در این سن کودکی فردی از عزیزانش را به علت مرگ از دست بدهد خود را در مرگ موثر می داند و اتفاقات و وقایع بی ربط را به هم مرتبط می کند، به عنوان مثال کودکی که یکبار از مادربزرگش شنیده است که: آخرش تو با این همه بدخوری منو به کشتن میدی! اگر با فوت مادربزرگ خود مواجه شود خود را بابت بدغذا بودن مقصر می‌داند. همین موضوع در مورد رابطه پدر و مادر نیز صدق می کند کودک خود را در جدایی پدر و مادرش مقصر می داند و از این بابت عذاب وجدان دارد.
پیامدهای این جدایی را در کودک می توان با رفتارهایی از قبیل پرخاشگری، لجبازی و بهانه گیری مشاهده کرد.
کودکان دبستانی:
کودکان در این سن نمی‌توانند بپذیرند که پدر و مادر از هم جدا شدند و هنوز امید دارند که راهی برای برگشت این دو نفر نزد هم برگردند. ممکن است احساس کنند که از جانب پدر و مادر رانده شدند و از همین بابت احساس بی ارزشی را تجربه کنند.
کودک به دلیل اینکه شاهد جدایی پدر و مادر بوده است، همیشه از یکی از والدین دور است و با جای خالی یکی از آنها در هر حالت مواجه است. به این دلیل دیگر نمی‌خواهد جدایی دیگری را در زندگی تجربه کند از همین رو ممکن است اضطراب از دست دادن دوستانش را داشته باشد به همین دلیل مشاوران کودک توصیه می کنند بعد از جدایی پدر و مادر از هم محل تحصیل کودک عوض نشود تا به بحرانهای روحی فرزند بحران دوری از دوستانش هم اضافه نشود.
نوجوانان:
نوجوانان در این سن، پدر و مادر خود را بابت این جدایی قضاوت می‌کنند و ممکن است که آنها را به صفاتی همچون خودخواهی متهم کنند به همین دلیل نسبت به آنها خشم دارند. خشمی که  میتواند منجر به مشکلاتی همچون افسردگی اضطراب گوشه گیری و... شود.
فرزند بعد از طلاق، با پدر زندگی کند یا مادر؟
گاهی پدر و مادر قبل از طلاق با هم توافق می کنند که کودک نزدیک کدام یک از والدین بزرگ شود گاهی نیز این تصمیم به دادگاه محول می‌شود.
در هر صورت سلامت روانی فرزند نزد پدر یا مادری که صلاحیت روانی، اخلاقی، مادی دارد، بهتر از گزند آسیب در امان می‌ماند.
طبق تحقیقات برخی از محققان، عملکرد و وضعیت روحی فرزندی که با والد همجنس خود زندگی می‌کند از کسی که با والد غیر همجنس خود زندگی می‌کند، بهتر است.
اما همانطور که گفته شد نکته مهم تر این است کدام یک از والدین بتواند ارتباطی از هر جهت بهتر و سالم‌تر با فرزند خود چه دختر و چه پسر، برقرار کند.
 اگرچه نتایج طلاق برای فرزندان نتایج مثبتی نیست و  همچنین کودکان را ممکن است که حتی از لحاظ جسمانی و تحصیلی نیز در معرض خطر قرار دهد اما نکات مثبتی نیز وجود دارند:
از آنجایی که گاهی اوقات طلاق بهترین راه است کودک با جدایی پدر و مادر از آسیب‌های جدی تری در امان می ماند، از طرفی تحقیقات بیانگر این موضوع هستند که به صرف فرزند طلاق بودن، همه ی کودکانی که در این شرایط هستند، دچار پیامدهای ذکر شده نمی‌شوند. و این در صورتی است که پدر و مادر و اطرافیان کودک افراد با درایتی باشند و این چالش را برای کودک خود مدیریت کنند.
ا) کودک شما حق دارد از تغییراتی که در زندگی‌اش رخ می‌دهد مطلع شود در زمان و مکان مناسب قصدتان برای جدایی را به فرزند اطلاع دهید و با صبوری به پرسش‌های احتمالی او در این باره، پاسخ دهید.
۲) همانطور که گفته شد کودکان در جدایی والدین از هم ممکن است که خود را مقصر بداند کودک را متوجه این موضوع کنید که در این اتفاق، تقصیری ندارد.
۳) ممکن است کودک شما احساس کند برای شما ارزشی نداشته است که چنین تصمیمی گرفته اید و حالا او از زندگی در فضای خانواده به معنای بودن والدین کنار فرزند محروم شده است. او این پیام را بدهید که برای شما همیشه دوست داشتنی است و هرگز محبتتان را از او دریغ نخواهید کرد.
۴) از همسر خود نزد فرزندتان بدگویی نکنید. این کار شما دو پیامد میتواند داشته باشد اینکه کودک را نسبت به همسرش سابق شما به عنوان یکی از والدینش متنفر کند چه خوب این موضوع از آسیب‌های احتمالی در امان نخواهد بود و یا ممکن است که فرزندتان از شما به علت این بدگویی پشت سر کسی که دوستش دارد، دلخور و خشمگین شود.
۵) کودک نزد هر یک از والدین که زندگی می کند اگر والد دیگر برای او خطری نداشت حق دارد که ارتباطش را با او چه تلفنی چه به صورت دیدارهای منظم، حفظ کند و از محبت او برخوردار شود.
۶) اگر پدر یا مادری که حضانت فرزند را برعهده دارد ازدواج کرد. با آمدن شخص جدید به عنوان مادر یا پدر جدید ارتباط فرزند با پدر و مادر خودش قطع نشود.
۷) همسران بعد از جدایی به خاطر آرامش فرزند از دعوا و بدگویی نسبت به هم خودداری کنند تا بتوانند این شرایط را برای فرزند مدیریت کنند.
۸) کودک یا نوجوانی که شاهد طلاق پدر و مادرش بوده است از لحاظ روحی ممکن است با خشم نسبت به پدر و مادرش مواجه شود پدر و مادر موظفند که کودک را با احساسات مختلفش آشنا کنند و راههای مدیریت آنها را به او بیاموزند.
۹) قبل از جدایی و بعد از جدایی در تمام مراحلی که کودک تان نیست با آن درگیر است حتماً از کسی که تحصیلات روانشناسی بالینی کودک و نوجوان دارد کمک بگیرید، تا در هر مرحله از مشورت های تخصصی، بهره بگیرید و طی ارتباطی که فرزندتان با مشاورش دارد از طریق روش هایی همچون بازی درمانی از استرس و خشم او کاسته شود.
۱۰) پدر و مادر به پدر و مادر خودشان در مورد جدایی و نیاز به حمایتی که از آنها دارند اطلاع دهند.بانک محبت کودک باید بعد از این جدایی پر بماند مادربزرگ وپدربزرگ خاله و دایی و عمو اگر مدبرانه و عاقلانه به کودك محبت کنند می‌توانند تاثیرات مثبت زیادی روی کودکی شاهد جدایی پدر و مادرش بوده است بگذارند.
پیشنهاد کتاب به والدینی که قصد جدایی دارند:.                     
کتاب  به فرزندان تان کمک کنید تا با طلاق، کنار بیاید.               
پیشنهاد کتاب برای خواندن آن برای کودکی که پدر و مادرش از هم جدا شده اند:.                                                                
کتاب طناب‌های نامرئی.