این موضوع گاهی به فراموشی سپرده میشود، که سلامت و بهداشت روان دانشآموزان،
به اندازه سلامت جسمی آنها حائزاهمیت است.
این مسئله را باید در نظر داشت که با تبدیل کردن مدارس به محیطی خشک و
انضباظی، و پر از مقررات آموزشی و تربیتی و خالی از هرگونه صمیمیت، و ساختن حالت
طبیعی و راحت برای دانشآموزان، ابدا نمیتوان در مسیر پرورش استعدادهای جوان و
برانگیختن و روشنسازی انگیزه در دانشآموزان در رابطه با علمودانش و تقویت روحیه
خلاق در کودکان و حرکت به سمت تعالی آموزشی، حرکت کرد.
به همان نسبت که مدارس قادر به توسعه مهارتها و استعدادهای دانشآموزان،
و محرک علمی برای آنها هستند، به همان میزان در برقراری آرامش روانی، شور و
سرزندگی، سلامت جسمانی و تعادل در روح و روان تاثیرگذار هستند. و به همان اندازه
هم می توانند در افسردگی و اختلالات رفتاری و روانی دانشآموزان دخیل باشند.
دانشآموزی که از دل یک خانواده
نابهسامان و بهم ریخته، در مدرسه حضور مییابد، به مراتب بیشتر از سایر دانشآموزان
به یک تکیهگاه امن، و توجه از سمت معلمان و مدیران مدرسه نیاز دارد. و خواهان و
طالب محبت و آرامش گم کرده خود و پر کردن خلاءهای روانی در محیط مدرسه است.
این گونه کودکان به نسبت دیگر دانشآموزان بسیار حساستر و آسیبپذیرتر
خواهندبود. پس این مسئولیت تا حدودی بر عهده معلم و تیم آموزشی مدرسه و مدیر است.
که این کودکان را بشناسند و با توجه به مشکلاتشان، رفتاری مناسب را اختیار کنند.
این گونه دانشآموزان،
بدلیل احساس ناامنی که به خاطر شرایط زندگی به آنها تحمیل شده است، به سختی درون
خود را بروز میدهند. در چنین شرایطی تنها یک معلم کاربلد و حرفهای و دلسوز میتواند
جویای حال بد دانشآموز خود شده و او را از حیرت و انزوای تنهایی و دلهرههایش رها
کند. محیط مدرسه باید گونهای فراهم باشد که دانشآموز در آن امنیتاش تضمین شده
باشد.
با توجه به این نکته که دانشآموزان
مختلف از خانوادههای متفاوتی در مدرسه حضور مییابند، معلم با توجه به این
اختلافات فردی، باید شیوه رفتاری مناسب با دانشآموزان حساس و آسیبپذیر را از
دیگر دانشآموزان دارا باشد.
سلامت جسمانی دانشآموزان
نیز از مولفههای اساسی داشتن کودکی موفق و شاداب است. که برای این امر، به فراهم
شدن شرایطی همچون خواب کافی، داشتن برنامه غذایی مناسب و ورزش کردن و داشتن تحرک
بدنی نیاز است.
اما به آن اندازه که
به ظاهر دانشآموزان در محیط مدرسه پرداخته می شود، به درون آنها و اختلالاتی که
در وجود خود با آن درگیر هستند توجهی نمی شود. چراکه این موضوع تاثیر مستقیم بر
روی رفتارها و الگوی زندگی دانشآموز خواهد داشت.
راهکارهای ارتقای
بهداشت و سلامت روانی در دانشآموزان وکودکان چیست؟
اگر با ناراحتیها و
اختلالات احساسی و رفتاری کودک خود مواجه شدیم، در صدد ریشهیابی و رفع این مشکلات
باشیم. و از تصمیمهای عجولانه و بدون فکر بپرهیزیم.
در این شرایط با جلب
اعتماد کودک، گفتوگو و اجازه دادن به کودک برای درد و دل کردن، کمک زیادی در
برقراری تعادل روانی کودک میکند.
با اهمیت دادن به
احساسات کودک ویژگیهای روانی او را بشناسیم.
به کودک در شناختن عواطف و احساساتش کمک کنیم.
رفتار و برخورد
والدین باید به نحوی باشد که کودکان احساس امنیت و آرامش را تنها در خانه خود جستوجو
کنند.
محیط زندگی را تا حد
توان شاداب و امیدوار کننده بسازیم.
با پرورش و توسعه
بخشیدن به جنبهی معنوی کودکان خود، به ارتقا سلامت روانی آنها کمک کنیم.
با رعایت احترام و
شان و جایگاه دیگران، بهداشت و سلامت درونی خود را فراهم کنیم.