وبلاگ

هدف و تلاش ما در این مطلب و یادداشت‌ها، پرداختن به موضوع خودآگاهی و وضعیت آموزشی در حوزه مهارت‌های زندگی به :دانش‌آموزان است. تعبیر لغتی سازمان جهانی بهداشت از مهارت‌های زندگی بدین گونه است

توانایی انجام رفتار سازگارانه و مثبت، به گونه‌ای که فرد بتواند با چالش‌ها و ضرورت‌های زندگی روزانه کنار بیاید.

مهارت‌های زندگی، از نیازهای جدی و ضروری برای بقا و ادامه به حیات هر انسان است. و با توجه به فرهنگ‌ها و آداب‌ورسوم متفاوت در هر جامعه، این امر به گونه‌ای تخصصی‌تر برای هر شهروند معنا می‌یابد.

 

1-    خودآگاهی

 

 

یکی از مهارت‌های اصلی زندگی، خودآگاهی است. خوداگاهی، شناخت استعدادهای وجودی و نیز شناخت نیازمندی به مهارت‌های ضروری، نقاط ضعف و قوت و استعدادها و محدودیت‌ها است. این مهارت‌ها با تکرار و تداوم در انجام، درونی شده و همراه زندگی فرد در تمام بخش ها خواهد شد.

 

2-    محبت و همدلی

 

مهارت همدلی، یعنی انسان قادر باشد عواطف دیگران را درک کند و به آن احترام بگذارد. همچنین با نشان دادن واکنش‌های مثبت، باعث آرامش فرد مقابل شود. در این مهارت، فرد آموزش می‌بیند و درمی‌یابد که چگونه به احساسات افراد در شرایط مختلف، واکنش نشان دهد. و چگونه آنها را درک کند. به ویژه در محیط‌های اجتماعی همچون مدرسه. یاد می‌گیرند که خود را به جای طرف مقابل و یا همکلاسی خود گذاشته و شرایط او از قبیل مشکلات روحی و نیازهای روانی و جسمی را راحت‌تر درک کنند. این امر موجب می‌شود که فضایی گرم و صمیمانه در کلاس حاکم شود.

 

3-    برقراری ارتباطات موثر با دیگران

 

داشتن ارتباط موثر با اطرافیان و افرادی که برای اولین بار آنها را ملاقات می‌کنیم، تاثیر بسزایی در طی کردن مراحل موفقیت در زندگی خواهد داشت. این بدان معنا است که فرد قادر باشد احساسات، نظرات، نیازها و دیگر تمایلات اجتماعی‌اش را به راحتی ابراز کند. کودکان باید در همان سنین پایین، این را فرا بگیرند که چگونه می‌توانند روابط خوبی را که با دیگران برقرار کرده اند، در تعادل نگه داشته و آن را برای طولانی مدت حفظ کنند. اهمیت این نکته در زندگی آن هنگام آشکار می‌شود که انسان موجودی اجتماعی است، و در صورتی که قدرت برقراری روابط سالم و صمیمانه را نداشته باشد، به فردی افسرده و منزوی تبدیل خواهد شد.

 

4-    توانایی در تصمیم گیری صحیح و اصولی

 

از مهمترین ارکان مهارت‌های زندگی، مهارت تصمیم گیری است. چراکه نوع تصمیم‌هایی که انسان‌ها در شرایط مختلف می‌گیرند، تاثیر مستقیم و محسوسی در زندگی آنها دارد. در این حوزه دانش‌آموزان باید با انواع مختلف تصمیم گیری و حالات مختلف نیازمندی به تصمیم گیری آشنا شوند. تصمیماتی از قبیل تصمیمات احساسی، اضطراری، واکنشی، همراه با تفکر و یا از روی خشم، منطقی و عاقلانه و ...

 

 

5-    توانایی حل مسائل مختلف

 

هدف از این مهارت آن است که فرد بتواند مسئله و موضوع پیش آمده را تعریف، و درک صحیحی از آن داشته باشد. و پس از موشکافی عاقلانه مسئله، به دنبال راهکار اصولی آن، برای حلش باشد. دانش‌آموزان، با توجه به هر مقطع سنی، کم و بیش به مشکلاتی در فضای مدرسه و در حوزه‌ی درسی و خارج از آن بر‌خواهند خورد. که اگر این توانایی از قبل در آنها رشد یافته باشد، می‌توانند راحت‌تر با آن کنار آمده و در صدد برطرف کردن آن در چارچوب عقل و منطق برآیند. و موانع را از سر راه خود بردارند.

 

6-    تفکر و اندیشه خلاق

 

در این مهارت، دانش‌آموزان می‌آموزند که به گونه ای دیگر به دنیای اطراف خود و مشکلات آن بنگرند. و به نحوی نوع تفکر خود را به سمت و سویی مثبت و پسندیده تغییر می‌دهند. به این طریق از تجربیات و دانسته‌های ناکامل خود فراتر رفته و فاصله می‌گیرند و بدین ترتیب راهکارهایی را می‌آفرینند و خالق راه‌حل هایی می‌شوند که ویژه‌ی خودشان است.

 

 

7-    تفکر انتقادی

 

نقد و برسی به معنای ارزیابی است، برای بهتر عمل کردن. منظور این است که تفکر انتقادی تفکراتی استدلال طلب، مسئولیت پذیر و هدفمند است. به این ترتیب نقش دانش‌آموز در محیط مدرسه و جامعه درصورت داشتن تفکراتی دقیق و ریزبینانه، پررنگ‌تر خواهد بود.

 

8-    کنترل هیجان و نظارت و مقابله با احساسات

 

 

این مهارت به معنای تشخیص و اداره هیجانات و احساسات زودگذر انسان، و تاثیر آنها بر زندگی فرد و شیوه‌ی مدیریت احساسات و هیجانات شدید و خطر آفرین همچون خشم است.

خشم و پرخاشگری دانش‌آموزان، از اصلی ترین معضلات و مشکلات گریبان گیر و مشکل ساز دانش‌آموزان است. این دانش‌آموزان همچنین در برقراری ارتباطی سالم با دیگر دانش‌آموزان، همواره با چالش‌هایی مواجه هستند. و فاقد توانایی درک دیگر دانش‌آموزان و همدلی با آنها، و دارای روابطی سراسر تنش هستند. نه تنها این موضوع سلامت روان و گاهی جسم آنها را تهدید می‌کند، بلکه این گونه دانش‌آموزان، عاملی برای ضرر رساندن به سایر دانش‌آموزان و خطر آفرین شناخته می‌شوند. و این موضوع، دوری اطرافیان را از آنها و در نتیجه افسردگی و انزوا را به دنبال خواهد داشت.